اریااریا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

دو هدیه خداوند پریا و آریا

روزگار غریبی است

پسرم دخترم اکنون به نیمه اسفند 91 رسیده ایم و کم کم علاوه بر خانه تکانی منزل نوبت خانه تکانی دل هم فرا می رسد اینکه مرور کنیم چه کرده ایم و چه بوده ایم در سالی که گذشت و حالا کجای راه ایستاده ایم سالی که در حال پشت سر گذاشتن ان هستیم برای مردم ایران یک بحران بود بحران که می گویم از ان جهت که طی این سال ما ادم بزرگا جهشی رو در قیمتهای همه چیز تجربه کردیم که همه زندگیمان یک طرف و سال 91 یک طرف سالی که پراید فکسنی به مرز 20 ملیون تومان رسید سالی که طلای گرمی 70000 تومان ابتدای سال به بالای 145000 تومان رسید و سکه و و و ..... شاید سالها بعد به این مطلب با پوزخند بنگرید ولی این واقعیت روزگار ماست که هرچه می دویم سر جای اولمان ایستاده...
14 اسفند 1391

آریا دو رقمی شد

پسر کوچولوی نازم 10 ماه از زندگیشو پشت سر گذاشت و بالاخره به ده رسیدیم و دو رقمی شد از این پس هم به سرعت می گذره راستش من چه برای روز شمار تولد پریا چه سال اول ازدواجمون عاشق این بودم که هرچه زودتر به یک برسم وتا اون موقع روزها رو می شمردم الان برای آریا هم همینطوره در این ماه پسر کوچولوی مامان شیطون تر از قبل شده و سرشو تو هر سوراخی می کنه و یهو می بینی غیبش زده عاشق انواع سیم هم هست و تا می بینه کجا؟ خوب معلومه در دهان مبارک تازه یاد گرفته برای چند ثانیه هم می ایسته و تعادلشو حفظ می کنه دومین دندون کو چولوش هم داره رشد می کنه اگرم چیزی بخواد میگه بده بیشتر هم دوست داره از غذای ما بخوره تا غذاهای خودش بهداشت هم که بردم...
13 اسفند 1391

مهمونی دندونی

در نیمه دهمین ماه زندگی پسرکم اولین مروارید کوچولو تودهانش نمایون شد به همین مناسبت 3 اسفند یه مهمونی خانوادگی برای دندونی آریا جون گرفتم امیدوارم همه دندونات بی دردسر در بیان کوچولوی من ...
4 اسفند 1391

پایان 9 ماهگی آریا

پسر گلم ٩ ماه از بودن تو در کنار ما می گذره و ما خدا رو بخاطر وجود نازنینت شاکریم امیدوارم در اینده مردی بشی مانند پدرت نمونه یه مرد خوب وخانواده دوست ...
21 بهمن 1391