اریااریا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

دو هدیه خداوند پریا و آریا

پایان تیر ماه

سلام و صد سلام اولین ماه تابستون هم مثل برق و باد داره می گذره و فقط یه روز از اونو در پیش داریم به همین زودی یک ماه از تعطیلات پریا گلی من تموم شد البته خودش برای پیش دبستانی رفتن روز شماری می کنه البته این به منم حس خوبی میده درست مانند اینکه بخوام منم دوباره مدرسه این احساس رو سر تولد اریا هم داشتم و دارم چون واقعا فکر می کنم یه مامان جوون و 20 ساله شدم و از این حس خودم لذت می برم چون منم دوباره تمام مراحلی رو که برای پریا سپری کردم پابه پای آریا هم باید سپری کنم و از خدا می خوام که این بار خطاهای دفعه قبل که ناشی از کم تجربگیم بوده رو تکرار نکنم و مامان کافی باشم نه یه   مامان کامل امروز رو که در واقع اخرین روز ماه شعبان ب...
30 تير 1391

تولد مامان و بابا

سلام بر گلهای ناز خودم چند روزی فرصت نکردم براتون بنویسم و اما اندر احوالات این چند روز همونطور که بابا عکسشو گذاشته اولین پیک نیک خانوادگی اقا اریا رو  هفته گذشته به پارک چیتگر داشتیم پریا که کلی از دوچرخه سواری لذت برد اریا هم از کالسکه سواری ما هم از هوای بیرون که چون غروب بود از شدت گرما کم شده بود و هوا بدک نبود روز جمعه هم تولد ما رو بر گذار کردیم که هردو خانواده کلی برامون زحمت کشیده بودن و وضع من و با با حمید خوب شد اما عمو تون طبق معمول کم لطف بودن و با وجودیکه دعوت داشتن تشریفشونو نیاو ردن  ما هم کما فسابق می گذریم از این قضیه و طبق معمول روشون حساب نمی کنیم به قولی مثل خودشون رفتار می کنیم کما اینکه من و بابا همیشه بزر...
25 تير 1391