شیطونی های کودکانه
این روزها سرم خیلی شلوغه راستش یه روزایی به خودم می ام و می بینم وقت نکردم حتی یه دقیقه به خودم برسم ماشالا اریا مثل یه موش کوچولو یهو غیبش می زنه ومی بینی یه گوشه کنار خونه برای خودش مشغول شیطونیه الانم سن خطرناکیه و نمیشه ازش غافل شد
خلاصه اندر احوالات ما بد جور درگیر روزمرگی هستم پریا گل منم که مشغول مدرسه است یه وقتایی واقعا مواظب داداشش هم هست البته یه وقتایی که حال و حوصله داشته باشه منم که کمتر می رسم باهاش بازی کنم و اکثر وقتها سر گرم آقا کوچولو هستم
سر غذا خوردن اریا هم که آقا دوست داره از غذای ما بخوره و تازگی محل سوپش که نمی زاره خلاصه داستانی داریم با ایشون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی